
چطور می شود یک دفعه چند تا از روسای جمهور چند کشور امریکایی جنوبی با هم سرطان بگیرند؟؟؟
این حرفی بود که چاوز در آخرین ماه های عمرش اعلام کرده بود!
یادم هست سم های قدیمی همین کار را می کردند...انگار نه انگار که سم خورده بودند....مدت ها بعد می مردند!
تنها در تاریخ کشف می شد که به قتل رسیده اند.
تحمل وجود یک کشور مستقل که نژادش، فرهنگش و فکرش مستقل باشد...فساد و فحشا در آن رشد نیافته باشد و دستش به زانوی خودش باشد... مردمش حکومتش را دوست داشته باشند و وقتی رئیس جمهورشان بمیرد بگریند...برای ظلم پرستان و به سلطه کشان سخت است! حسادت و ذوق تنگ دنیا چشم هایشان را کور کرده است!
خفه کرده اند عالم را از بس که هر روز دست به قتلی نو می زنند! ریشه هایشان درخون رشد می کند لیکن هیچ ملتی ایمان و توان مقابله شان را ندارد! ایمان ها را از بین برده اند که نیرویی مقابل خودشان نبینند....
تو را نمی دانم
اما من جامعه ای آرمانی می خواهم
جهانی که هر روز از گوشه و کنارش اشک کودکان یتیم شده که والدینشان در مقابل چشمانشان ذبج شدند نباشد!
می خواهم گرگ هم گوسفندی را شکار نکند!
می خواهم هر انسان آزاده ای خداوند را راحت پرستش کند نه آنکه به بهانه دموکراسی، تبلیغ او برای خدا پرستی در نطفه خفه شود!
و من برای خواستن این جهان باید تاوانی به اندازه ی توان جنگ بینهایت با هر ظالمی را داشته باشم...چگونه اش را نمی دانم ....فقط می خواهم....هدایتش با آن کسی که هدایتگر است...
شمشیرها را از رو بسته اند....شمشیر تو تیز شده است!!! یا منتظری دنبال سر امامت بگردند؟؟؟؟؟
اللهم عجل لولیک الفرج