حاجت

حسین جان....
تمام حاجت های عالم را بارها خواسته ام!
خسته شده ام!....
این بار خودت حاجتم شده ای!
بی وجودت
دنیا بی معناست....
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام

حسین جان....
تمام حاجت های عالم را بارها خواسته ام!
خسته شده ام!....
این بار خودت حاجتم شده ای!
بی وجودت
دنیا بی معناست....
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام

با اشك هاش دفتر خود را نمور كرد در خود تمام مرثيه ها را مرور كرد
ذهنش ز روضه هاي مجسم عبور كرد شاعر بساط سينه زدن را كه جور كرد
احساس كرد از همه عالم جدا شده ست
در بيت هاش مجلس ماتم به پا شده ست
در اوج روضه خوب دلش را كه غم گرفت وقتي كه ميزو دفتر و خودكار دم گرفت
وقتش رسيده بود به دستش قلم گرفت مثل هميشه رخصتي از محتشم گرفت
باز اين چه شورش است كه در جان "واژه" هاست
شاعر شكست خورده ي طوفان "واژه" هاست
بي اختيار شد قلمش را رها گذاشت دستي ز غيب قافيه را كربلا گذاشت
يك بيت بعد واژه لب تشنه را گذاشت تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت
حس كرد پا به پاش جهان گريه مي كند
دارد غروب فرشچيان گريه مي كند
با اين زبان چگونه بگويم چه ها كشيد بر روي خاك وخون بدني را رها كشيد
او را چنان فناي خدا، بي ريا كشيد حتي براش جاي كفن؛ بوريا كشيد
در خون كشيد قافيه ها را، حروف را
از بس كه گريه كرد تمام لهوف را
اما در اوج روضه كم آورد و رنگ باخت بالا گرفت كار و سپس آسمان گداخت
اين بند را جداي همه روي نيزه ساخت خورشيد سر بريده غروبي نمي شناخت
بر اوج نيزه گرم طلوعي دوباره بود
او كهكشان روشن هفده ستاره بود
خون جاي واژه بر لبش آورد و بعد از آن... پيشانيش پر از عرق سرد و بعد از آن...
خود را ميان معركه حس كرد و بعد از آن... شاعر بريد و تاب نياورد و بعد از آن...
در خلسه اي عميق خودش بود و هيچ كس
شاعر كنار دفترش افتاد از نفس

وقتی چونان یزید امیر است و خامشند
اینها و آن امیر به یک جا در آتشند
نرمند همچو موم به دست یزیدیان
اما برای اهل خدا سخت سرکشند
غزه شبیه کرب و بلا، شمر واضح است
اینها به نوکری USA خوشند
باور نکن که رحم ببینی به قلبشان
اینها همانی اند که شش ماهه می کشند

گویند یارانش نامه به امام حسن نوشتند که :
ما بیم جان داریم!
میخواهیم پیش زن و زندگی و خانواده ی خویش رویم!
بیخیال جنگ و دین شو!!
اینها که نون و آب نمی شود!!!
...
...
...
همان شد که حسن بن علی علیه السلام تنها ماند
و چنان مجبور به صلح شد....و چونان به شهادت رسید.....
و
پس از آن
حسین بن علی علیه السلام
سر بر نیزه ها گشت!!!
و......
این چنین بود که نان و شکم و زندگی و رفاه طلبی یاران....
چه بر سر بهترین عزیزان خدا آورد....
...
...
...
آنهایی که خود را یار امام زمان می دانید....
روزی چند بار آرزوهای زندگی تان را به جای ظهور....از امام زمان می خواهید؟؟؟
امسال را می گویم....
شاید عادی باشد....اما باید باورم نمی شود که امسال هم زنده ماندم و به محرم رسیدم!
ولی هنوز غیر عادیست....یک سال دیگر هم گذشت ....من زنده ماندم....اما.....
هنوز کوچکم
کوچک
برای آب و جارو کردن راه برای تو!!!!!.....

سلامی دوباره خدمت دوستان عزیز وبلاگی
نمیدونم از اون موقعی که کمتر میام اوضاع وبلاگا چطوریه؟ نمیدونم چقدر از دوستان هنوز هستن، یا مشغول شبکه های اجتماعی شدن؟
متاسفانه خودم هم مدتی به همین منوال گذروندم.....اما مسائلی وجود داشت و باعث برگشتنم از چنین فضاهایی شد که دوست دارم با شما در میون بذارم و نظر شما رو هم بدونم
اول اینکه : شبکه هایی مثل فیسبوک، تویتر، وایبر، لاین، واتساپ و....تماما صهیونیستی هستند و عواید و سرمایه هایی که از این طریق گیر صاحبان این شرکت ها میاد ابزار خیلی قدرتمندی برای نابودی جهان بخصوص اسلام و نسل شیعه هست. لذا یکی از دلایلی که سعی کردم به شدت از چنین شبکه هایی پرهیز کنم همین بوده. به بسیاری از دوستان حتی مذهبی ها هم توصیه کردم اما متاسفانه به هیچ وجه اهمیتی ندادن! و توجیهشون این بود که رهبری فرمودند که باید اگر فضای خوبی هست از این فضا استفاده بشه! این در حالی هست که صاحبان چنین فضاهایی اعلام کرده اند که برای ما هیچ فرقی نمی کند که شما برای خودتان تبلیغ کنید یا برای ما!!! ما نفع خودمان را از شما می بریم!
دوم اینکه : چنین فضاها و شبکه های اجتماعی محلی بسیار آزاد هست که نذاشتن عکس برای یک دختر به وضوح نشان دهنده ی مذهبی بودن وی هست و چنین اکانت هایی کمتر مورد پذیرش اشخاص بی قید هستند. علاوه بر آن اینکه، به دلیل وجود روابط آزاد و گذاشتن هر گونه عکس، و وجود فحشا....نیاز به تذکر و امر به معروف هست که در این صورت اولین و آخرین حرف شما خواهد بود!! و پس از آن، دیگر، شخصی که به او تذکر داده اید شما را تحویل نخواهد گرفت!!....اما فضای وبلاگ عاری از این بد رفتاری ها و قضاوت های نادرست و به تعبیر من فضای دوستانه تر و سالم تری است.
نکته ی جالب توجه از جمع بندی موضوع این است که اگر قرار است ما برای تبلیغ وارد چنین فضاهایی شویم، باید بتوانیم به نحو احسن خودمان را میان جامعه ی عادی جای دهیم! این در حالی است که از سوی آنها چنین پذیرشی وجود ندارد. و اگر بخواهیم هم مسلکی های خودمان را در آن فضاها تقویت کنیم، خب چرا هزینه هایی که می پردازیم مستقیما در جیب دشمن ما برود؟؟؟بعلاوه اینکه ما را و گروه ما را هم رصد کند!!!
مشتاق نظرات خوب دوستان هستم